به گزارش مشرق، طوفانالاقصی که حماسهای دیدنی بود؛ موجب شد، بار دیگر میدان نبرد حق و باطل در فلسطین شاهد جنگی بزرگ باشد. انقلاب اسلامی، با تأکید بر نفی هرگونه استعمار و استکبار از ابتدای امر تکلیف خود با اسرائیل را مشخص کرد و آن را «غده سرطانی منطقه» نامید. امام خمینی(ره) و خلف صالح ایشان حضرت آیتالله خامنهای بارها در کلماتشان موضع خود نسبت به قضیه فلسطین و اسرائیل را مشخص کردند. در ادامه بخشی از سخنان رهبری در این باره را میخوانیم.
یکی از سیاستهای صهیونیستها این بود که رسانههای تبلیغی دنیا را قبضه کنند
صهیونیستها از آغاز شروع کار خود، به سمت رسانههای خبری و تبلیغی رفتند. یکی از سیاستهای آنها این بود که رسانههای تبلیغی دنیا را قبضه کنند. امروز اینگونه است. آنها از اوّلِ کار، یک شگرد تبلیغی را انتخاب کردند که بسیار مهمّ و تعیین کننده بود و تا امروز تأثیرگذار بوده است؛ آن شگرد تبلیغی عبارت است از مظلومنمایی. برای مظلومنمایی، داستانها و افسانههای فراوانی جعل شد؛ خبرهایی ساخته شد و تلاشهای بیوقفهای انجام گرفت. امروز هم در نهایت سفّاکی، باز همان تبلیغات ادامه دارد؛ یعنی باز هم مهمترین کار صهیونیستها در دنیای تبلیغات، مظلومنمایی است.
بهانه امنیت روانی
اینها مسأله نگرانی روانی یهودیان را مطرح کردند و گفتند چون یهودیان در طول قرنهای متمادی زیر فشار بودند، از لحاظ روانی دچار نگرانیاند و به امنیّت روانی احتیاج دارند. صهیونیستها در مذاکرات با سران کشورهای غربی و بعدها در گفتوگوهای خود با کشورهای اسلامی و عربی، مسأله امنیّت روانی را مطرح کردند و گفتند ما به امنیّت روانی احتیاج داریم و باید امنیّت روانی ما تأمین شود. این امنیّت روانی یعنی چه؟ هیچ معنای مشخّص و هیچ پایانی ندارد. هر اقدامی بخواهد انجام بگیرد، اگر به سودشان نباشد، به بهانه امنیّت روانی، میتوانند آن را خنثی کنند. بسیاری را در دنیا قانع کردند که به امنیّت روانی احتیاج دارند و باید امنیّت روانی آنها تأمین شود.
۱برآوردن نیاز اسرائیل در مورد امنیّت روانی، مشکلتر است از چشم پوشیدن از سرزمین. شما وقتی سرزمین را از دست میدهید، میدانید چه چیزی را از دست دادید؛ اما وقتی میخواهید خواسته اسرائیل را در مورد امنیّت روانی برآورده کنید، نمیدانید تا کجا باید تسلیم شوید و تا کجا باید امتیاز بدهید. این امتیاز دهی، پایانی ندارد؛ مرتّب باید امتیاز داد. تجربه اروپا در این مورد، عبرتآموز است. دولت آلمان صد و پنجاه میلیارد مارک به عنوان خسارت به یهودیان داد؛ اما خسارت یهودیان از آلمان هنوز تمام نشده است؛ باز هم خسارت طلبکارند و باید به آنها داده شود! آنچه یهودیان با آلمان کردند، کم و بیش با برخی کشورهای اروپایی دیگر مثل اتریش، سوئیس، فرانسه، حتّی تا چند سال قبل با واتیکان نیز انجام دادند. همه باید خسارت بدهند؛ این خسارت تمام شدنی نیست!
در بعد روانی، اسرائیلیها فعّالیتهای بسیار مهمّی دارند. همه سیاستمداران، خبرنگاران، روشنفکران، کارگزاران و نخبگان غرب باید در مقابل بنای یادبود کوره آدمسوزی سر تعظیم فرود بیاورند؛ یعنی همه، داستانی را که اصل صحّت آن معلوم نیست، مورد تأکید قرار دهند و خود را بدهکار آن داستان قلمداد کنند. اینها روشهایی است که در تبلیغ دارند و همه معطوف به «مظلومنمایی» است. (۱۳۸۰/۱۱/۱۱)